جر وجوی . [ ج َرْ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) راه ناهموار. راه که پر از شکاف و دره باشد
: جوی است و جر پرده ٔ عبرت ز دردها
ره پر ز جر و جوی و هوا سرد و تیره فام
لیکن تو هیچ سیر نخواهی همی شدن
زین جر و جوی و کوفتن راه بی نظام .
ناصرخسرو.
به جر و جوی چرا میدوی بروز و شبان
و گرنه معده همی مر ترا بجر دارد.
ناصرخسرو.
رجوع به جوی و جرشود.