جریحه دار گردیدن
نویسه گردانی:
JRYḤH DʼR GRDYDN
جریحه دار گردیدن . [ ج َ ح َ / ح ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) در تداول فارسی زبانان ، زخمی و مجروح شدن ، چنانکه گویند: قلب انسان از دیدن آن جریحه دار می گردد. رجوع به جریحه شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.