گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جریده رانی نویسه گردانی: JRYDH RʼNY جریده رانی . [ ج َ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) یکه روی . تنهاروی : مجنون بهمان قصیده خوانی میزد دهل جریده رانی .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود