اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جریره

نویسه گردانی: JRYRH
جریره . [ ج َ رَ ] (اِخ ) نام دختر پیران ویسه است که زن سیاوش بود و فرود پسر او است . (برهان ) (آنندراج ). نام دختر پیران ، زن سیاوش . (لغات شاهنامه تألیف شفق ص 101). نام دختر بزرگ پیران ویسه ، زن سیاوش که بدست طوس کشته شد. (یادداشت مؤلف ) :
پس پرده ٔ من [ پیران ] چهارند خرد
چو باید ترا [ سیاوش را ] بنده باید شمرد
از ایشان جریره است مهتر بسال
که از خوبرویان ندارد همال .

فردوسی (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).


ز خوبان جریره مرا درخور است
که پیوند از خان تو بهتر است .

فردوسی .


جریره زنی بود مام فرود
ز بهر سیاوش دلش پر ز دود.

فردوسی .


پس از داخل شدن به توران پیران ویسه سپهبد افراسیاب دختر خود جریره را بدو داد. از او پسری آمد موسوم به فرودو پس از چندی سیاوش بمیل خودِ پیران ، دختر افراسیاب را موسوم به فرنگیس به زنی گرفت . (از یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 232). و سیاوش را همچنین کیخسرو بود از فرنگیس دختر افراسیاب و فرود از جریره دختر پیران ویسه و به روایتی گویند خواهر بود پیران را. (از مجمل التواریخ و القصص ص 29).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ضامن جریره . [ م ِ ن ِ ج َ ری رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فقه ). رجوع به ضمان جریره شود.
جریرة. [ ج َ رَ ] (ع اِ) گناه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار)(مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). گناه و جنایت . (از اقرب الموارد). جَریمَة. (آنندراج )...
جریرة. [ ج ُ رَ رَ ] (اِخ ) نام آبی است که آنرا جریرة گویند. اصمعی گوید: در پایین قطی در سمت مشرق جریر وادیی است ازآن ِ بنی اسد و در آن آب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.