گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جزا کردن نویسه گردانی: JZʼ KRDN جزا کردن . [ ج َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاداش نیک یا بد دادن : کس جهان رابه بقا تهمت بیهوده نکردکه جهان جز بفنا کرد مکافات و جزاش .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی جزع کردن جزع کردن . [ ج َ زَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فریاد و فغان کردن . زاری و بیتابی نمودن . اظهار بی قراری کردن : مجمزان پیوسته میرسیدند در شبانروزی ... جزع و فزع کردن جزع و فزع کردن . [ ج َ زَ ع ُ ف َ زَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فریاد و زاری کردن . بیتابی و فغان کردن . رجوع به جزع و فزع شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود