جزم کردن
نویسه گردانی:
JZM KRDN
جزم کردن . [ ج َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نیت استوار کردن . قطع کردن . دل نهادن بر : عزم کردم و نیت جزم که بقیت عمر فرش هوس درنوردم . (گلستان ). رجوع به جزم شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.