جزیت دادن . [ ج ِزْ ی َ دَ ] (مص مرکب ) جزیه دادن . خراج زمین دادن . خراج سرانه دادن ذمی
: چه باید رصدگاه دارا شدن
به جزیت دهی آشکارا شدن .
نظامی .
شاه رومی قبای چینی تاج
جزیتش داده چین و روم خراج .
نظامی .
بده جزیت از ماببر کینه را
قلم درمکش رسم دیرینه را.
نظامی .
رجوع به جزیه و جزیت شود.