اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جزیت دادن

نویسه گردانی: JZYT DʼDN
جزیت دادن . [ ج ِزْ ی َ دَ ] (مص مرکب ) جزیه دادن . خراج زمین دادن . خراج سرانه دادن ذمی :
چه باید رصدگاه دارا شدن
به جزیت دهی آشکارا شدن .

نظامی .


شاه رومی قبای چینی تاج
جزیتش داده چین و روم خراج .

نظامی .


بده جزیت از ماببر کینه را
قلم درمکش رسم دیرینه را.

نظامی .


رجوع به جزیه و جزیت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.