اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جفا دیدن

نویسه گردانی: JFA DYDN
جفا دیدن . [ ج َ دَ ] (مص مرکب ) جفا بردن . متحمل جفا و ستم شدن . بار ظلم و بیداد کسی را کشیدن :
اگر گم کند راه آموزگار
سزد گر جفا بیند از روزگار.

فردوسی .


هر آن طفل کو جور آموزگار
نبیند، جفا بیند از روزگار.

سعدی .


جور و جفا دیدی و رنج و عتاب کشیدی . (گلستان سعدی ). رجوع به جفا بردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.