اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جفا کار

نویسه گردانی: JFA KAR
جفا کار. [ ج َ ] (ص مرکب ) که جفا پیشه دارد. که عمل او جفاست . جفاکاره . جفاپیشه . جفاکیش . جفاجوی . ستمگر.بیدادگر. که کار او جور و جفاست . جافی :
بر وفای وعده ٔ نیک و جزای خیر کرد
بر وفاداران بشیری بر جفاکاران نذیر.

سوزنی .


الا گر جفاکاری اندیشه کن
وفا پیش گیر و کرم پیشه کن .

سعدی .


دگر به یار جفاکار دل مده سعدی
نمیدهیم و بشوخی همی برند از پیش .

سعدی .


خیلتاشان جفاکار و محبان ملول
خیمه را همچو دل از صحبت ما برکندند.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.