جفت آوردن . [ ج ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) پیوستن و متصل کردن . (ناظم الاطباء). قرین کردن دو چیز را با یکدیگر
: دو گوهر یکی آتش و دیگر آب
بدل یک ز دیگر گرفته شتاب
تو خواهی که برخیره جفت آوری
همی باد را در نهفت آوری .
فردوسی .
|| زوج آوردن . (ناظم الاطباء). کسی را به همسری گرفتن . کسی را جفت خویش قرار دادن . || در بازی نرد، آوردن دو مهره است که شماره ٔ نقطه های آنها یکسان باشد مانند جفت یک (که گاه جفت کور و دوکور هم گویند) و جفت سه و جفت چهار و جفت پنج و جفت شش .