جفت طلب
نویسه گردانی:
JFT ṬLB
جفت طلب . [ ج ُطَ ل َ ] (نف مرکب ) گشن . به گشنی آمده . مست . جفت جوی . جفت خواه . حیوانی که در جستجوی جفت باشد. مردی که جویای جفت و همسر باشد. رجوع به جفت جوی و جفت خواه شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.