اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جفت گرفتن

نویسه گردانی: JFT GRFTN
جفت گرفتن . [ ج ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) همسر گرفتن . زنی را به همسری اختیار کردن . مردی را به شوهری برگزیدن . ازدواج . زناشوئی :
شنیده ام که در این روزها کهن پیری
خیال بست به پیرانه سر که گیرد جفت .

سعدی .


|| برگزیدن مادینه نرینه ئی را به جفتی . اختیار کردن نرینه مادینه ئی را به جفتی : دعا کردن تاخدای تعالی وی را آهو گرداند و جفت گیرد و باز مردم شود. (مجمل التواریخ ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.