جلال
نویسه گردانی:
JLAL
جلال . [ج َ ] (ع مص ) بزرگوار شدن . (ترجمان جرجانی ، ترتیب عادل بن علی ). بزرگ قدر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). بزرگ شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کلانسال و آزموده کار گردیدن . || حقیر شدن (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کوچک شدن . || منزه و پاک شدن . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای بلوک جویم و بیدشهر فارس . (مرآت البلدان ).
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ )دهی جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین واقع در 20هزارگزی شمال باختر معلم کلایه و 48هزارگزی راه عموم...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در شش هزارگزی شمال باختر فرمهین و شش هزارگزی راه ما...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 19هزارگزی شمال باختری الیگودرز و هفت هزارگزی شمال باخ...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرم و کاریان بخش مرکزی شهرستان لار واقع در سی هزارگزی جنوب باختری لار و شمال کوه یاسین .این د...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان و بخش خفر شهرستان جهرم واقع در چهارده هزارگزی جنوب خاور باب انار و سه هزارگزی شمال شوسه ٔ جهرم ...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر و در 18هزارگزی جنوب باختری بردسکن و سر راه مالرو عمومی بردسکن ...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور واقعدر 21هزارگزی شمال فدیشه . موقع جغرافیایی آن جلگه وهوا...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد و در 5هزارگزی شمال خاوری فریمان واقع است . موقع جغرا...
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان عقدا بخش اردکان شهرستان یزد، واقع در 34هزارگزی شمال باختر اردکان و شش هزارگزی شوسه ٔ عقدا ...