جلال الدین . [ ج َ لُدْ د ] (اِخ ) محمداکبرپادشاه فرزند همایون پادشاه است که پس از پدر بتخت سلطنت هندوستان نشست و گاه شعر میگفت . او راست :
دوشینه بکوی می فروشان
پیمانه ٔ می بزر خریدم
اکنون ز خمار سرگرانم
زر دادم و دردسر خریدم .
من بنگ نمی خورم می آرید
من چنگ نمی زنم نی آرید.
(آتشکده ٔ آذر ص 11).