گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جل بک نویسه گردانی: JL BK جل بک . [ ج ُ ب َ ] (اِ مرکب ) جلبک . چیزی باشد سبز مانند ابریشم که در روی آبها بهم میرسد. و بعربی طحلب خوانند. (برهان ). خزه . خمزه . جل وزغ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. سعید ایاسی ۱۳۹۴/۰۵/۲۳ 0 0 در کلمه ی جل بک، "جــُـل" به معنی پارچه، زیرانداز و روانداز به کار می رود. و "بــَـک" در خراسان جنوبی به معنای قورباغه است و این «بک» همان است که در شمال ایران «وَگ» خوانده می شود و نیما یوشیج در آن شعر معروفش می گوید «دار وگ کی می رسد باران؟» (دار وگ یعنی وگ داری یعنی قورباغه ی درختی).اساساً کاربرد اصلی واژه ی جلبک برای سبزه های لزجی بوده که در آب استخرها پیدا می شود و چون بک/قورباغه در زیر این ها پنها می شود به جلبک معروف شده. در خراسان برخی به جای جل بک، لحاف بک هم می گویند، برخی هم آن را سوزه (سبزه) می خوانند. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود