اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جلعب

نویسه گردانی: JLʽB
جلعب . [ ج َ ع َ ] (ع ص ) مرد بدخوی شریر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شتر دراز بسیار بی باک شتاب زده . (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جلاب بخاری . [ ج ُ ب ِ ب ُ ] (اِخ ) از شاعران است که در تذکره ها نامی از او نیست و تنها در فرهنگها نامی از او آورده اند و چون در فرهنگ اسدی ...
اسحاق جلاب . [ اِ ق ِ ج َل ْ لا ] (اِخ ) (جلاّب بمعنی چوبدار یعنی آورنده ٔ گوسفندان برای فروش است ) در جامعالروات وی را از اصحاب حسن عسکری ...
به فارسی «جلب» و «جلپ» و در کتب طب سنتی با نام «چلاپا» آورده شده است. به فرانسوی‌Jalap tubereux وJalap و به انگلیسی‌Jalap وJalap tree گفته می‌شود. از ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.