اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جما

نویسه گردانی: JMA
جما. [ ج ُ ] (ع اِ) نوعی از آماس پستان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نوعی از آماس بدن . (منتهی الارب ). || سنگ برآمده و بلند بر روی زمین . || مقدار چیزی . || پشت هر چیز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || جنبش جنین و غیره . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
جمع. [ ج ِ ] (ع اِ) دوشیزه . || همه . (منتهی الارب ). رجوع به جُمْع شود.
جمع. [ ج ُ ] (ع اِ) مشت فراهم آورده . (منتهی الارب ). جمع الکف ؛ هنگامی است که مشت را جمع کنند، گفته میشود: ضربته بجُمع کفّی . (ازاقرب الموا...
جمع. [ ج ُ م َ ] (ع اِ) ج ِ جَمْعاء. (منتهی الارب ). رجوع به جمعاء شود. || ج ِ جمعه ، بمعنی آدینه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع ب...
غُند.
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ آریت ãrit (سغدی: ãżit)، 2ـ پنگ peng (لری)، 3ـ هاروب hârub (مانوی: harub) *** فانکو آدینات 09163657861
روی هم - باهم - رمن
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
باهمیدن - فراهمیدن
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ناماریت nâmârit (سنسکریت: nâma نام؛ + آریت. جمع. از سغدی: آذیت ãżit) **** فانکو آدینات 09163657861
اسم جمع. [ اِ م ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد آنرا «اسم جمع» نامند: دسته ، رمه ، گله ، طایفه ، ل...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.