گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جماعت دار نویسه گردانی: JMAʽT DʼR جماعت دار. [ ج َ ع َ ] (نف مرکب ) آنکه جماعت بپا دارد : میشود آخر جماعت دار وحشی خصلتان هر که چون مجنون در این صحرا تواند فرد شد.ملاطغرا (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود