جمال
نویسه گردانی:
JMAL
جمال . [ ج َم ْ ما ] (ع ص ) اشتروان . (مهذب الاسماء). اشتربان . ساربان . ساروان . شتربان . شتروان . ج ، جمالون . (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۱۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۷ ثانیه
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابراهیم بن علی بن یوسف فیروزآبادی شیرازی معروف به ابواسحاق . رجوع به ابواسحاق شیرازی جمال الدین در هم...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابن الحاجب امام مالکیه . وی در ایام المستعصم درگذشت . (تاریخ الخلفا ص 316).
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابن حسام بهددانی (بداونی ) از رجال مشهور و شاعران دوره ٔ شمس الدین محمدبن ملک غیاث الدین محمد بود. (حبیب...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ](اِخ ) ابن قیمار از وزیران سلاجقه در دولت مغیث الدین و غیاث الدین سلجوقی است . رجوع به حبیب السیر شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن یوسف بن ابراهیم بن عبدالواحد شیبانی معروف به ابن القفطی . رجوع به ابن القفطی ابوالحسن...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) ابوبکر خال ترمذی از شاعران است . او راست :عقل پیریست مرد دانا راکه بدو نیک و بد درآموزدکشته ٔ آب جهل کی ...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ )ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲ معروف به ابن مالک . رجوع به ابن مالک جمال الدین ابوعبداﷲ در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن عبداﷲ مکنی به ابوالمتوج رجوع به ابن المتوج احمد در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن علی بن مهنااز اعقاب موسی الجون حسنی علامه ٔ نسابه و از اکابر فضلا و علمای انساب است . تألیفاتی ...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن محمدبن علی . رجوع به ابن خاتون در همین لغت نامه شود.