جمال
نویسه گردانی:
JMAL
جمال . [ ج ُ ] (اِخ ) نام شهری است . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
جمال الدین اقرم . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) از امراء بزرگ مصر و شام در زمان ملک ناصر. رجوع شود به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 195.
جمال الملک عبسی . [ ج َ لُل ْ م ُ ] (اِخ ) علی بن افلح از دانشمندان است . رجوع به ریحانة الادب شود.
جمال الدین گیلی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) از مشایخ بزرگ زمان علاءالدین محمد بود. وی در قزوین بارشاد خلایق اشتغال داشت . علاءالدین را بشیخ...
جمال الدین محمد. [ ج َ لُدْ دی م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) پنجمین از اتابکان آل بوری دمشق . جلوس 497 فوت 549 هَ . ق . (فرهنگ فارسی معین ).
جمال الدین بحرق . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن عمربن مبارک یا محمدبن عمر حمیری حضرمی شافعی فقیه نحوی لغوی . وی در علوم متداول دستی توا...
جمال الدین حاجی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) ابن تاج الدین علی شروانی یکی از وزیران موسی خان بن علی بن بایدو بود. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ...
جمال الدین حصری . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ح َ ] (اِخ ) محمودبن احمد بخاری معروف به علامه از اکابر فقیهان حنفی است که ریاست مذهبی این سلسله بو...
جمال الدین دکنی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ دَ ک َ ] (اِخ ) محمدبن نصیر از فضلا و شعرای نامدار بود. محمد عوفی گفته که او را تألیفاتی است از جمله مجلس...
جمال الدین زیدی . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن طاهربن محمد بخاری از دانشمندان بزرگ است که بدرخواست منکو قاآن ببستن رصد مشغول شد ولی درا...
جمال الدین کاشی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) از اکابر شعرای زمان اباقاخان است . ترجیع لطیفی در جواب سعدی شیرازی دارد که مطلع آن اینست :من م...