جمال الدین قزوینی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ق َ ] (اِخ ) شاعری است از مردم ابهر که اشعار شیوایی دارد. این رباعی ازوست :
صبح است بیا بر می گلرنگ زنیم
وین شیشه ٔ نام و ننگ بر سنگ زنیم
دست از امل دراز خود باز کشیم
در زلف نگار و حلقه ٔ چنگ زنیم .
(مجمع الفصحاء ج 1 ص 184).