اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جمع کردن

نویسه گردانی: JMʽ KRDN
جمع کردن . [ ج َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرد کردن . (فرهنگ فارسی معین ): اموال بسیار جمع کرد. || فراهم کردن . غند کردن . (فرهنگ فارسی معین ): لوازم و اسباب خانه را جمع کرد تا با وسیله ٔ نقلیه حمل کند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمد مهدی کرمی
۱۳۹۶/۰۲/۲۹
0
2

سایت خیلی خوبی دارید ممنون همه ی سوال ها را جواب می دهید ......یس......

مهدی
۱۳۹۶/۰۲/۳۰
0
0

راست می گه سایت خوبیه



برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.