اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جمعه

نویسه گردانی: JMʽH
جمعه . [ ج ُ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِ) مجموعة. جمعه از تمر؛ یک مشت از خرما. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || الفت . (منتهی الارب ): ادام اﷲ جمعة ما بینکما؛ ای الفة ما بینکما. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || یوم الجمعة؛ روز آدینه . (منتهی الارب ). هفتمین روز هفته ٔ مسلمانان . (فرهنگ فارسی معین ) (اقرب الموارد). ج ، جُمَع، جمعات [ ج ُ/ ج ُ م َ / ج ُ م ُ ]. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
- مسجد جمعه ؛ مسجد جامع.
- نماز جمعه ؛ نماز مخصوص روز جمعه .نماز جمعه دو رکعت است و وقت آن از اول زوال است تاآنکه سایه ٔ شاخص مثل آن شود، و بقول بعضی از فقهاء واجب است بر هرکه بالغ و عاقل و مرد و آزاد و حاضر شرعی و غیرمبتلای بکوری و بیماری و پیری و هر چیزی باشد که نماز جمعه با آن عسر و حرج پیدا کند و شرط است یافت شدن پیش نمازی که بالغ و مرد باشد و همچنین مؤمن و عادل و قادر بر ایراد خطبه باشد و ولدالزنا و مبتلی بدیوانگی و جذام و برص نباشد و نیز اَعزابی و ختنه ناکرده نباشد، و شرط است که یافت شود چهار نفر غیرامام که بالغ و عاقل و مؤمن باشند و باید که هر یک دور نباشند زیاده از دو فرسخ و بنابر وجوب نماز جمعه کفایت نمیکند آن مگر جمع شود اموری چند که صحت نمازجمعه بدانها موقوف است : 1 - دو خطبه خوانده شود. 2 - بجماعت کرده شود. 3 - جمعه ٔ دیگر منعقد نشود که میان دو جمعه کمتر از یک فرسخ باشد. 4 - مانعی از نمازمانند تقیه و غیر آن نباشد. 5 - حاضر بودن امام یا نایب خاص لیکن چون این شرط در وجوب عینی است نه تخییری و در امثال این زمان وجوب آن تخییری است و احوط جمع نمودن میان جمعه و ظهر است و واجبست پیش داشتن دوخطبه بر نماز و اینکه امام و خطیب یکی باشد و ایستادن در حال خواندن دو خطبه و نشستن در میان دو خطبه . رجوع به مجمعالمسائل حسن شیرازی ص 249، 250 و ذخیرةالعباد فیض ص 115 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
جمعه لو. [ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار واقع در 30هزارگزی راه مالرو عمومی . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای...
ده جمعه . [ دِه ْ ج ُ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مشیز شهرستان سیرجان . واقع در 24هزارگزی جنوب مشیز. سکنه ٔ آن 180 تن . آب آن ...
اسکی جمعه . [ اَ ج ُ ع َ ] (اِخ ) (جمعه ٔ عتیق ) قصبه ایست مرکز دائره ای از دوائر بیستگانه ٔ بلغارستان در 30 هزارگزی مغرب شمنی ، و در 37 هزارگزی ...
امام جمعه . [ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان درگز، واقع در 6 هزارگزی جنوب باختر درگز و 5 هزارگزی باختر شوسه ٔ...
صلاة جمعه . [ ص َ ت ِ ج ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة شود.
امام جمعه . [ اِ م ِ ج ُ ع َ / ع ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ملای بزرگی که دولت او را برای امامت نمازجمعه و امور دیگر شرعی معین میکرد. (از...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کلاته علی جمعه . [ ک َ ت ِ ع َ ج ُ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ٔ بخش بردسکن شهرستان کاشمر و معدن مس در2 هزارگزی جنوب باختری این ...
شورجه ٔامام جمعه . [ ج ِ ی ِ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرا...
بلسکله ٔ امام جمعه . [ ب َ ل َ ک َل َ ی ِ اِ ج ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خشک بیجار، بخش خمام ، شهرستان رشت . سکنه ٔ آن 279 تن . آب آن ا...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.