اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جملة

نویسه گردانی: JML
جملة. [ ج ُ ل َ ] (ع اِ) همگی چیزی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). همه . ج ، جُمَل . (منتهی الارب ). || تماماً. سراسر. (فرهنگ فارسی معین ): جمله ٔ کتاب را خواندم . || کلام تام . (منتهی الارب ). کوچکترین واحد کلام که مفید معنی باشد و آن مرکب است از مسندالیه ، مسند، رابطه یا فعل . || واحد ساختمانی یک قطعه در موسیقی که دارای معنی کامل باشد و در آخر آن سکوت طویل قرار میگیرد. (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
(در موسیقی: گوشه ای در دستگاه همایون) جمله واژه ای عربی و چهارم پارسی است؛ و پارسی جایگزین برای جمله این است: ویسپه ی چهارم vispeye câhârom (ویسپه از ...
جمله واژه ای عربی و پیوسته پارسی است؛ و پارسی جایگزین جمله این است: گزاره ی پیوسته gozâreye peyvaste (پارسی نو) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: ویسپه ناما vispe nâmâ (ویسپه از اوستایی: vispa + ناما از سنسکریت nâma)**** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: ویسپه داژیک vispe dâžik (ویسپه از اوستایی vispa جمله؛ داژ: شرط از سنسکریت: daśâ + یک) ****فانکو آدینات ...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ویسپه بانیشی vispe bâniŝi (ویسپه از اوستایی: vispa: جمله +بانیش از مانوی: banniŝn: اسناد + ی) ****فانکو...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ویسپه گومانیک vispe gumânik (ویسپه از اوستایی: vispa: جمله + واژه ی پهلوی گومانیک) **** فانکو آدینات 09...
خود جمله کردن . [ خوَدْ / خُدْ ج ُ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خود را کسی انگاشتن و بفکر خود کار کردن : چون حاجب ... در این میانه سقط شد پس...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.