اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جنگ

نویسه گردانی: JNG
جنگ . [ج ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان چولائی خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 2هزاروپانصدگزی باختر مالرو عمومی مشهد به کلات . موقع جغرافیایی آن دره و هوای آن سردسیری . سکنه ٔ آن 53 تن . شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
جنگ دیدگی . [ ج َ دی دَ / دِ ] (حامص مرکب ) آزمودگی در جنگ . رجوع به جنگ دیده شود.
جنگ آزمای . [ ج َ زْ / زِ ] (نف مرکب ) جنگ آزماینده . باوقوف در کار جنگ . (ناظم الاطباء) : شکسته شد آن مرد جنگ آزمای از آن پرسخن نامه ٔ سوفرای ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
جنگ در معنی منحصر به فرد خودش دارای دو گونه‌است: جنگ فیزیکی جنگ روانی (عصبی) جنگ فیزیکی امری کاملاً شناخته شده‌است و لازم نیست در موردش بیش تر گف...
نوعی جنگ جدید. جنگی مبتنی بر اصول روانشناسی فردی و اجتماعی. نبرد تبلیغاتی و روانى براى مأیوس کردن، تهدید کردن، ارعاب نمودن، دلسرد کردن، نا امید کردن، ...
آگهش جنگ { زبر "گ" ، زیر "ه" در واژهء آگهش }
«جنگ داخلی»؛ فیلمی که درباره شکاف سیاسی در آمریکا هشدار می‌دهد صحنه ای از فیلم جنگ داخلیمنبع تصویر،A24 اطلاعات مقاله نویسنده,کارین جیمز شغل,منتقد ۹ ار...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
جنگ آزمایی . [ج َ زْ / زَ ] (حامص مرکب ) عمل جنگ آزما : بجنگ آزمایی برون خواست مرد. نظامی .رجوع به جنگ آزما و جنگ آزمای شود.
جنگ آوردن . [ ج َ وَ دَ ] (مص مرکب ) جنگ کردن . (فرهنگ فارسی معین ) : نه بیند کسی پشت ما روز جنگ اگر چرخ جنگ آرد و کوه و سنگ . فردوسی .تو بنش...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.