گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جنگ آوردن نویسه گردانی: JNG ʼAWRDN جنگ آوردن . [ ج َ وَ دَ ] (مص مرکب ) جنگ کردن . (فرهنگ فارسی معین ) : نه بیند کسی پشت ما روز جنگ اگر چرخ جنگ آرد و کوه و سنگ . فردوسی .تو بنشین گر او با تو جنگ آوردبر او تیغ تو کار تنگ آورد.نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود