گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جنگ دیده نویسه گردانی: JNG DYDH جنگ دیده . [ ج َ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) کسی که جنگ کردن دیده باشد. آزموده در جنگ . (ناظم الاطباء). جنگ آزموده : زروبه رمد شیر نادیده جنگ سگ جنگ دیده بدرّد پلنگ .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود