اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جوانمرگ شدن

نویسه گردانی: JWʼNMRG ŠDN
جوانمرگ شدن . [ ج َ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به جوانی مردن :
زهر پیری چو خورد شخص جوانی میرد
پیر هر کس که شود زنده جوانمرگ شده ست .

وحید (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.