اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جوش آوردن

نویسه گردانی: JWŠ ʼAWRDN
جوش آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) به غلیان داشتن . بجوش داشتن . بجوش آوردن :
دلش بر وی از رحمت آورد جوش
که اینک قبا پوستینم بپوش .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.