گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جو و جر نویسه گردانی: JW W JR جو و جر. [ جو وُ ج َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) جوی و جر. از: جو، بمعنی نهر + جر، بمعنی زمین شکافته : گر رحمت خدای نبودی و فضل اوافکنده بود مکر تو در جو و جرمرا. ناصرخسرو.رجوع به جوی و جر شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه واژه معنی جوجر جوجر. [ جو ج ِ ] (اِ) درم را گویند که چهل وهشت حبه است [ چک : 84 حبه ] و بعربی درهم خوانند، و به این معنی بجای حرف آخر نون هم آمده است ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود