جوهر فرد. [ ج َ
/ جُو هََ رِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح متکلمین ) جوهری که بهیچ وجه تجزی قبول نکند، نه عقلاً و نه وهماً و نه فرضاً. جزء لایتجزی ̍. ذره . کوچکترین جزو هر جسم که قابل تجزیه و تقسیم نیست . (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از دهان محبوب . (آنندراج ). دهان معشوق . (کشاف اصطلاحات )
: چون ببازیچه شوم ملزم ارباب کلام
خنده ٔ جوهر فرد است دلیل تقسیم .
عرفی (از آنندراج ).
بعد ازینم نبود شائبه در جوهر فرد
که دهان تو بدین نکته خوش استدلالی است .
حافظ.