اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جهان

نویسه گردانی: JHAN
جهان . [ ج َ / ج ِ ] (نف ، ق ) در حال جَستن . || جهنده . (برهان ) :
به پیش اندر آمد یکی تند ببر
جهان چون درخش و خروشان چو ابر.

اسدی .


بیامد بتخت کیان برنشست
گرفت این جهان جهان را بدست .

فردوسی .


همه سربسر دست نیکی برید
جهان جهان را ببد مسپرید.

فردوسی .


عاشق از معشوق کی باشد جهان
چون به او بیند همه کون و مکان ؟

مولوی .


بگفت احوال ما برق جهان است
گهی پیدا و دیگر دم نهان است .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
شیببر (به انگلیسی: Liger) جانوری دورگه میان شیر نر و ببر ماده‌است. شکل جسمانی آن مانند یک شیر بزرگ راه‌راه است. شیببر در طبیعت بسیار کمیاب است، چرا که...
نخست چنین گوید در این نامه که همیشه عالم مردم دور و بر علم و کسب دانش بوده اند.
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.