اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چابک سواری

نویسه گردانی: CABK SWʼRY
چابک سواری . [ ب ُ س َ / س ُ ] (حامص مرکب ) جلدی و چالاکی .مهارت در سواری و تربیت اسب . سوارکاری :
گران جوشن و خود گردی گزین
بچابک سواری ربودی ز زین .

اسدی (گرشاسبنامه ص 45).


بدان نازک تنی و آبداری
چو مرغی بود در چابک سواری .

نظامی (خسرو و شیرین ).


ملک زآن ماده شیران شکاری
شگفتی مانده در چابک سواری .

نظامی (خسرو و شیرین ).


و چابک سواری و موی شکافی در تیراندازی و قوت و شجاعت و حسن تدبیر. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 66).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.