گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چاتمه نویسه گردانی: CATMH چاتمه . [ م َ ] (ترکی ، اِ) چند تفنگ را صلیبی بهم پیوسته در زمین نصب کردن . ۞ - چاتمه قراول ؛ قراول مواظب چاتمه .- چاتمه گذاشتن ؛ انجام دادن عمل چاتمه . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی چاتمه ای چاتمه ای . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) چاتمه وار. وضعی از اوضاع که سر دو چیز را به یک دیگر تکیه دهند که هر یک پایه و قیم دیگری شود و هر دو بر پ... چاتمه فنگ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. چاتمه زدن چاتمه زدن . [ م َ / م ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) ۞ چند تفنگ را به شکل چاتمه در محلی گذاشتن . از چند تفنگ تشکیل چاتمه دادن . چند قراول یا نگهبان... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود