گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چاره سگالیدن نویسه گردانی: CARH SGALYDN چاره سگالیدن . [ رَ / رِ س ِ دَ ] (مص مرکب ) حیلت اندیشیدن . چاره اندیشیدن . خدعه کردن . فریب دادن . حقه زدن : کدام چاره سگالم که با تو درگیردکجا روم که دل من دل از تو برگیرد.سعدی (بدایع) واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود