گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چاک ران نویسه گردانی: CAK RʼN چاک ران . [ ک ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه است از فرج .(آنندراج ) (غیاث ). فرج . (ناظم الاطباء) : شکر گوئید ای سپاه و چاکران رسته اید از شهوت و از چاک ران . مولوی .|| کنایه است از دبر. (آنندراج ) (غیاث ). دبر. (ناظم الاطبا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی چاکران چاکران . (اِخ ) از قراء و بلوک تورا و تونیان از بلوکات و مضافات هرات است . (مرآت البلدان ج 1 ص 72). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود