گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چالاک شدن نویسه گردانی: CALAK ŠDN چالاک شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چست و چابک شدن . جلد و فرز شدن . تند و تیز شدن . || مجازاً بمعنی بر سر شوق آمدن . خوش و خرم شدن . بانشاط شدن : جسم خاک از عشق بر افلاک شدکوه در رقص آمد و چالاک شد.مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود