چتر سیاه . [ چ َ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مؤلف انجمن آرا ذیل «چتر» نویسد: ... و چتر سیاه از علامات بنی عباس بوده همچنین رایت سیاه که بسلاطین خلعت میداده اند، و این دو بیت فرخی را که در صفت خط برآوردن معشوق گفته دلیل آورده است
: چه شور خواهی زین بیش کان دو روی سفید
سیاه گردد تو شرمسار و من غمگین
جواب ده که اگر نیستی سیاهی نیک
سیه نبودی چتر خدایگان زمین .
|| علامت پادشاهی
: ماه منیر صورت ماه درفش تو
روز سپید سایه ٔ چترسیاه تو.
فرخی .
در سیاهی شکوه دارد ماه
چتر سلطان ازآن کنند سیاه .
نظامی .
|| علامت سپاه و لشکر پادشاهی . علامتی که چون درفش و لوا پیشاپیش سپاه میبرده اند
: تو ز دوری دیده ای چتر سیاه
یک قدم پا پیش نه بنگر سپاه .
مولوی .