چراغ آسمانی . [ چ َ
/ چ ِ غ ِ س ْ
/ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چراغ آسمان . آفتاب عالمتاب . (مجموعه ٔ مترادفات ). کنایه از آفتاب . (آنندراج ). چراغ جهانتاب .چراغ سپهر. چراغ عالم افروز. چراغ جهان
: تو شبهای سیه دیدی چه دانی
فروغ این چراغ آسمانی .
وحشی (ازآنندراج ).
ز می شد چهره ٔ آن ماه عالمتاب روشنتر
چراغ آسمانی میشود از آب روشنتر.
صائب (از آنندراج ).
رجوع به چراغ آسمان و چراغ سپهر شود. || برق (غیاث ).