گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چراغ رفتن نویسه گردانی: CRʼḠ RFTN چراغ رفتن . [ چ َ / چ ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) چراغ خاموش شدن . چراغ مردن . چراغ نشستن : بی وصیت دلم از خود نرود شام فراق این چراغیست که از رفتن خود آگاه است .طغرای مشهدی (از ارمغان آصفی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود