اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چراغ کلیم

نویسه گردانی: CRʼḠ KLYM
چراغ کلیم . [ چ َ / چ ِ غ ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش طور.کنایه از روشنائی و نوری که شب هنگام موسی کلیم در کوه طور دید و آنرا آتش افروخته پنداشت :
مشعل یونس و چراغ کلیم
بزم عیسی و باغ ابراهیم .

نظامی .


و رجوع به چراغ طور شود.
|| کنایه از ید بیضای موسی کلیم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.