چراغ کلیم . [ چ َ
/ چ ِ غ ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش طور.کنایه از روشنائی و نوری که شب هنگام موسی کلیم در کوه طور دید و آنرا آتش افروخته پنداشت
: مشعل یونس و چراغ کلیم
بزم عیسی و باغ ابراهیم .
نظامی .
و رجوع به چراغ طور شود.
|| کنایه از ید بیضای موسی کلیم .