چراغ مست شدن . [ چ َ
/ چ ِ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسم است بلبل بازان را که شامگاه بلبل را در برابر چراغان بر روی دست دارند تا از روشنی چراغ بر سر مستی آید و گویا شود. (آنندراج ). مست گشتن از خیره شدن بر چراغ ، گویا بلبل اینطور است . (فرهنگ نظام )
: بشور آمده مرغ دل از خیال کسی
چراغ مست شد این بلبل از جمال کسی .
سالک یزدی (از آنندراج ).