اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چراغ نشاندن

نویسه گردانی: CRʼḠ NŠANDN
چراغ نشاندن . [ چ َ / چ ِ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) چراغ کشتن و چراغ خاموش کردن . (آنندراج ) (غیاث ). خاموش کردن چراغ . (ارمغان آصفی ). چراغ پف کردن و چراغ گل کردن :
چراغوار بکشتن نشسته بر سر نطع
بباد سرد چراغ زمانه بنشاندیم .

خاقانی .


یار بنشست به مجلس بنشانید چراغ
روی او نور تجلی است مخوانید چراغ .

کمال خجندی (از آنندراج ).


رجوع به چراغ کشتن و چراغ خاموش کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.