اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرب گوئی

نویسه گردانی: CRB GWʼY
چرب گوئی . [ چ َ ] (حامص مرکب ) چرب زبانی . چرب سخنی . چرب گفتاری . شیرین سخنی و خوش زبانی . فصاحت :
همه چیزیت هست از خوبروئی
ز شیرین شکری و چرب گوئی .

نظامی .


فسانه بود خسرو در نکوئی
فسونگر بود وقت چرب گوئی .

نظامی .


|| چاپلوسی . تملق . زبان بازی . || فریبندگی . رجوع به چرب زبانی و چرب سخنی و چربگو و چربگوی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.