اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرخ برین

نویسه گردانی: CRḴ BRYN
چرخ برین . [ چ َ خ ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از فلک نهم . (آنندراج ). عرش مجید. (منیری ). فلک الافلاک و فلک نهم . (ناظم الاطباء). فلک اطلس . چرخ اکبر. فلک الافلاک . عرش . چرخ :
ز هامون بچرخ برین شد سوار
سخن گفت بر عرش با کردگار.

اسدی .


بری دان ز افعال چرخ برین را
نشاید نکوهش زدانش بری را.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.