اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرم گوزن

نویسه گردانی: CRM GWZN
چرم گوزن . [ چ َ م ِ گ َ وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از زه کمان . (آنندراج ). مرادف چرم کمان و چرم گور. (از آنندراج ). چله و زه کمان . چرم کمان :
بمالید چاچی کمان را بدست
بچرم گوزن اندرآورد شست .

فردوسی .


در دست شیرمردان هر ساعتی بپای
چرم گوزن را بکشد تنگ استوار
چو پای را بچرم گوزن اندر آورد
از بیم چون گوزن شود شیر مرغزار.

امیرمعزی (در تعریف شیر، از آنندراج ).


رجوع به چرم کمان و چرم گور شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.