اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرمه

نویسه گردانی: CRMH
چرمه . [ چ َ م ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نیم بلوک بخش قاین شهرستان بیرجند که در 37هزارگزی شمال باختری قاین واقع است . کوهستانی و معتدل است و 1839 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و زعفران ، شغل اهالی زراعت ، مالداری و قالیچه بافی وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
چرمه . [ چ َ م َ / م ِ ] (اِ)مطلق اسب را گویند عموماً. (برهان ). اسب . (ناظم الاطباء). مطلق اسب بهر رنگ و زیور که باشد : یکی چرمه ای برنشسته ...
چرمه داش . [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دودانگه بخش هوراند شهرستان اهر که در 2500گزی شمال هوراند و 25هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر واقع اس...
چرمه رنگ . [ چ َم َ / م ِ رَ ] (ص مرکب ) خشینه . رجوع به خشینه شود.
پیش چرمه . [ چ َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) پیش آهنگ ؟ یا اسپ سپیدزیور پیش آهنگ ؟ : دم گرگ چون پیش چرمه ۞ ستوری مجره همیدون چون سیمین سطبلی .من...
چرمه پولاد. [ چ َ م َ/ م ِ ] (اِ مرکب ) اسب خاکستری رنگ . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.