اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چره کردن

نویسه گردانی: CRH KRDN
چره کردن . [ چ َ رَ/ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چرا کردن . چریدن حیوانات : و گرگ با گوسفند بیک جای چره کنند. (تفسیر ابوالفتوح ). تا شیر با شتر چره کند و پلنگ با گاو. (تفسیر ابوالفتوح ). و آنجا که او [بچه ٔ ناقه ٔ صالح ] بودی چره نیارستی کردن (تفسیر ابوالفتوح ). چون آفتاب از ایشان بگشتی ، بیامدندی و بر گیاه زمین چره کردندی چون بهائم . (تفسیر ابوالفتوح ). رجوع به چره شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.