اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چشم براه داشتن

نویسه گردانی: CŠM BRʼH DʼŠTN
چشم براه داشتن . [ چ َ / چ ِ ب ِ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از انتظار کشیدن باشد. (برهان ) (آنندراج ). مرادف چشم براه دوختن و چشم و دیده براه نهادن . (از آنندراج ). انتظار کشیدن . (ناظم الاطباء) :
مدتی شد که تا بدان امید
چشم دارد براه و گوش بدر.

انوری .


دل که بیابان گرفت چشم ندارد براه
هر که صراحی کشید گوش ندارد بپند.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.