گفتگو درباره واژه گزارش تخلف چشم برافکندن نویسه گردانی: CŠM BRʼFKNDN چشم برافکندن . [ چ َ / چ ِ ب َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چشم افکندن . نگاه کردن . نگریستن .- چشم برافکندن بر کسی یا بر چیزی ؛ نظر دوختن بر آن کس که یا بر آن چیز. خیره نگریستن : صد چشمه ز چشم من برآیدچون چشم برافکنم بر آن رو.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود